مقاله حاضر, نتيجه تحقيقي است درخصوص بررسي نقش سه پارامتر فرهنگ سازماني, مشارکت در بودجه بندي و سيستم هاي حسابداري مديريت بر عملکرد مديران که در نهايت به تبيين نحوه اثرگذاري اين عوامل بر يکديگر مي پردازد.
روش ها و ابزار ارزيابي عملکرد همواره يکي از مباحث مهم در تحقيقات سازماني و آکادميک است. از طرفي توان الگوهاي تحليل پوششي داده ها در ارزيابي عملکرد سبب شده است تحقيقات وسيعي در حوزه هاي علمي مختلف صورت گيرد.
در سال هاي اخير با ورود سرمايه گذاران خصوصي به بازار سرمايه, رقابت موجود بين شرکت هاي سرمايه گذاري افزايش چشمگيري داشته است. شرکت هاي بزرگ و قدرتمند, اهداف پيش بيني شده خود را با جديت پيگيري مي کنند تا توان رقابتي خود را بالا ببرند.
جانشين پروري به عنوان يک ساز و کار ارزشمند در پيشرفت و بهبود سازمان ها از اهميت فراواني برخوردار است. پرورش مديران را به صورتي برنامه ريزي مي کند که توانايي و شايستگي مديران هم راستا با تحولات و تغييرات محيطي و هم چنين پيشرفت سازمان باشد.
موسسه ها, سازمان ها و دستگاه هاي اجرايي با هر ماموريت, رسالت, اهداف و چشم اندازي که دارند نهايتا در يک قلمرو ملي و يا بين المللي عمل مي کنند و ملزم به پاسخگويي به مشتريان, ارباب رجوع و ذي نفعان هستند...
نظر به اينکه يکي از رويکردهاي غالب در تدوين استانداردهاي حسابداري, مدل بهاي تمام شده تاريخي است, در اين پژوهش به بررسي اين پرسش پرداخته شده است که آيا استفاده از سيستم بهاي تمام شده براي دارايي ها موجب کاهش سودمندي نسبت هاي دوپانت براي سرمايه گذاران خواهد شد يا خير.