علم مديريت علم اندازه گيري است. هر چه را که نتوانيم اندازه گيري کنيم نمي توانيم کنترل کنيم و هر چه را که نتوانيم کنترل کنيم مديريت آن امکان پذير نخواهد بود.
ارزيابي عملکرد به عنوان يک ابزار کنترلي همواره مورد توجه مديران در سازمان ها و کارخانجات بوده است. دراين مقاله قصد داريم تا مدلي جديد جهت ارزيابي عملکرد و رتبه بندي شرکت هاي صنعتي در شرايط عدم قطعيت ارائه دهيم.
اهميت و نقش منابع انساني در سازمان ها و بنگاه هاي اقتصادي و صنعتي به عنوان موتور محرک چرخه اقتصادي جامعه بر کسي پوشيده نيست. امروزه حوادث ناشي از کار, به عنوان يکي از عوامل مهم در از دست دادن نيروي انساني کارآمد و...
ارزيابي کارآيي گروه هاي آموزشي.دانشگاه ها سهم بسزايي در ارتقاي عملکرد آموزشي و پژوهشي آنان دارد. يکي از روش هايي که مي توان به کمک آن رتبه بندي واحدهاي مورد ارزيابي را انجام داد, تحليل پوششي داده ها مي باشد.
هزينه يابي هدف با ادغام نيازهاي مشتري, ويژگي هاي فني و اطلاعات هزينه در مرحله طراحي محصول و حذف کارکردهاي فاقد ارزش افزوده, نقش مهمي در مراحل مختلف چرخه حيات محصول بازي مي کند.
اهميت اندازه گيري عملکرد براي سازمان ها مشخص شده است و در بسياري از آن ها نيز هم اکنون نقش مهمي ايفا مي کند. اولويت سازمان هاي کنوني تضمين هرچه مطلوب تر شاخص هاي مورد ارزيابي براي بررسي عملکرد افراد است.
سنجش و ارزشيابي کيفيت آموزش و عملکرد گروه هاي علمي در دانشگاه به دليل وظايف خطير آن از حساسيت و اهميت بالايي برخوردار است. يکي از مدل هاي مشهور براي ارزيابي عملکرد در سطح سازمان و زيرمجموعه هاي آن مدل کارت امتيازي متوازن مي باشد.
هدف مقاله حاضر, بررسي تاثير قابليت مديريت اطلاعات بر عملکرد سازماني و تبيين نقش قابليت هاي سازماني(قابليت مديريت مشتري, قابليت مديريت فرايند و قابليت مديريت عملکرد) در رابطه بين اين دو متغير است.