بررسي موانع استفاده از حسابداري تورمي در ايران
نویسندگان: اميدعلي محسن | دستگير محسن
کلیدواژه ها: حسابداري تورمي در ايران | ارزش جايگزيني | بهاي تمام شده | تغييرات قيمت | صورت هاي مالي تعديل شده | تورم حسابداري
چکیده:
يکي از اهداف اوليه يک سيستم حسابداري, تهيه اطلاعاتي مربوط, به موقع و قابل اتکا براي استفاده کنندگان از آن اطلاعات است. مبناي سنتي حسابداري براي تهيه اين اطلاعات, استفاده از ارزش هاي تاريخي است. چرا که اين ارزش ها, هم قابل اتکاء هستند و هم قابليت اثبات دارد. وقتي در کشورهاي پيشرفته تورم باعث ناموزوني در ساختار اقتصاد گرديد, متفکران حسابداري و علماي اقتصادي را به فکر يافتن چاره ي انداخت. حسابداران با تهيه و ارائه راه حل هايي- در قالب استانداردهاي حسابداري مانند 33 - FASB در آمريکا و 16- SSAP در انگلستان تا حدي موجب تخفيف مشکل هاي پديد آمده براي حسابداري گرديدند. در اين تحقيق سعي شده است, با توجه به وجود تورم محسوس در کشور ما علل عدم بکارگيري حسابداري تورمي مورد بررسي قرار گيرد. بدين منظور پنج فرضيه اصلي و دو فرضيه فرعي کنترل کننده تنظيم گرديده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد که علل عدم بکارگيري حسابداري تورمي در ايران: عدم آشنايي جدي مديران مالي با حسابداري تورمي, ناکافي بودن شاخص هاي ترقي قيمت هاي, افزايش بدهي مالياتي ناشي از تجديد ارزشيابي, فزوني هزينه حسابداري تورمي بردرآمد آن, عدم حمايت دولتي از اجراي حسابداري تورمي.