ارزيابي عملکرد: عرصه تقابل معناها

ارزيابي عملکرد: عرصه تقابل معناها

 

 

نویسندگان: پورعزت علي اصغر | سيدجوادين سيدرضا | محمدالياسي قنبر | عارف هادي
کلیدواژه ها: ارزيابي عملکرد | نظريه داده بنياد | معناسازي

چکیده:

ديدگاه معناسازي يکي از قدرتمندترين چارچوب هاي مفهومي براي تبيين پديده هاي انساني و اجتماعي در سازمان به شمار مي رود. هدف اين پژوهش عبارت است از به کارگيري ديدگاه معناسازي براي درک بهتر نظام ارزيابي عملکرد در سازمان و پويش هاي انساني و اجتماعي پيرامون آن. ادراکات و تفاسير کارکنان و کنشهايي که آنان براساس اين تفاسير انجام ميدهند, نقش مهمي در سرنوشت ارزيابي عملکرد و اثربخشي آن در سازمان دارد. انسان موجود معناساز است و براي فهم کنش وي بايد به دنياي معاني اش وارد شد. روش پژوهش مقاله حاضر نظريه داده بنياد با رويکرد برساختگرايي چارمز است. روش نمونه گيري اين مقاله نمونه گيري نظري و روش گردآوري داده نيز مصاحبه است. درمجموع با 71 کارمند از دوشرکت داراي نظام ارزيابي عملکرد مصاحبه شد. به منظور تحليل داده ها, از روش هاي کدگذاري اوليه و متمرکز استفاده شد. براساس نتايج کارکنان چهار معناي اصلي را به نظام ارزيابي عملکرد نسبت مي دهند: ارزيابي عملکرد به مثابه اهرم فشارمدير, ارزيابي عملکرد به مثابه نامه اعمال, ارزيابي عملکرد به مثابه کاغذپاره و ارزيابي عملکرد امري ناشناخته. همچنين کارکنان در مواجهه با ارزيابي عملکرد, چهار استراتژي کنشي را اتخاذ ميکنند: عملکرد نمايشي, عملکرد اصيل, بي تفاوتي و معناجويي. تحليل ها نشان مي دهد مولفه تعيين کننده ارتباط ميان معاني و کنشها ادراک عامليت نمره عملکرد در نزد کارکنان است. با توجه به اهميت تفاسير و کنش هاي کارکنان در اثربخشي اقدامات منابع انساني يافته هاي اين پژوهش سازمانها را در مديريت معاني و در نتيجه بهبود اثربخشي ارزيابي عملکرد ياري خواهد رساند. همچنين يافته هاي اين پژوهش ميتواند درک موجود نسبت به رابطه اقدامات منابع انساني با عملکرد فردي و سازماني را نيز بهبود دهد.

 

دانلود متن کامل

نوشته های اخیر

دسته بندی ها