بررسي عملکرد شرکت توزيع کالا با استفاده از مدل امتيازدهي متوازن (BSC) (مطالعه موردي شرکت قاسم ايران)
نویسندگان: هنري عبدالرضا | زالي محمدرضا | مدهوشي مهرداد
کلیدواژه ها: ارزيابي عملکرد | مدل امتياز دهي متوازن | مديريت عملکرد | شرکت توزيع کالا
چکیده:
محدوديتهاي موجود در روشهاي سنتي ارزيابي عملکرد از يک سو و نگرشهاي جديد نسبت به سازمان يا بنگاه اقتصادي از سوي ديگر, در تقويت تغيير نگرش در خصوص نحوه ارزيابي عملکرد سازمانها نقش چشمگيري داشته است.مدل امتياز دهي متوازن از جمله روشهايي است که نارسائيها و تواقص روشهاي سنتي ارزيابي عملکرد را پوشانده است. اين مدل تلفيقي است از معيارهاي ارزيابي عملکرد که شاخصهاي عملکرد جاري, گذشته و آتي را شامل شده و براي ارزيابي عملکرد سازمان, معيارهاي غير مالي را در کنار معيارهاي مالي قرار مي دهد.(Bergen, Benco, 2004) در حقيقت BSC يک نوع سيستم ارزيابي و سنجش يکپارچه عملکرد بر حسب شاخص هاي استراتژيک, عملياتي و مالي بوده و چهارچوبي براي تبديل بينش سازمان به مجموعه اي از شاخصهاي عملکرد موجود درچهار بعد مي باشد (مهرگان, زالي, 1381).در اين مقاله سعي خواهد شد در خصوص نحوه بررسي عملکرد شرکت قاسم ايران (يکي از بزرگترين شرکتهاي توزيع کننده کالا در کشور), با استفاده از مدل BSC و نتايج حاصل از اين بررسي و ساير موارد مرتبط با اين تحقيق مباحث گسترده اي ارايه گردد.در بررسي مذکور محقق به دنبال اين بوده است که تعيين نمايد آيا عملکرد شرکت قاسم ايران متوازن است؟ آيا اين سازمان خدماتي در چهار بعد مالي, مشتري, فرايندهاي داخلي و رشد و يادگيري, بصورت توانمند فعاليت مي نمايد؟ آيا سازمان در چهار بعد مذکور منابع خود را با دفت و هدفمند تخصيص مي دهد؟سعي گرديده است با تمرکز بر هر يک از ابعاد سازماني و محيطي اين شرکت و با استفاده از مدل امتيازدهي متوازن, با بکارگيري شاخص هاي ارزيابي در هر يک از ابعاد عملکرد سازمان, نتايج دقيقي از عملکرد سازمان استخراج شده و ايده ها و اقدامات جديدي جهت بهبود در هر يک از ابعاد مذکور ارايه گردد.در نهايت مدلي مفهومي و عملي جهت ارزيابي عملکرد شرکتهاي توزيع کالا ارايه خواهد گرديد که از طريق آن, علاوه بر ارزيابي فعاليت هاي شرکتهاي توزيع کالا (شرکتهاي پخش), امکان شناسايي نقاط قوت و زمينه هاي بهبود نيز فراهم مي آيد.