سوال بزرگ برای مدیریت عملکرد: چرا مدیران از اطلاعات عملکردی استفاده می کنند؟
مهمترین چالش برای تحصیل در مدیریت عملکرد درک استفاده کارکنان عمومی از اطلاعات عملکرد است. برای ایجاد دادههایی عملکردی تلاشهای بسیاری از سوی دولتها انجام گرفته و قول بر اجرای آنها برای بهبود عملکرد دادهاند. در اینجا با تکیه بر یک نظرسنجی از مدیران دولتی به بررسی سوابق اطلاعات عملکرد پرداخته شد. نتایج حاکی از این بوده که اطلاعات عملکرد از نقش رهبری، انگیزه خدمات عمومی، فرهنگ سازمانی، انعطاف اداری و در دسترس بودن اطلاعات تاثیر میپذیرد.
اطلاعات عملکرد برای مدیریت عملکرد
در حکومت معاصر دو اصطلاح عملکرد و نتایج بسیار رواج دارد. اصلاحات عمده اداری بر این باور هستند که دولت ها از کمبود عملکرد آسیب میبینند. پس میتوان با بررسی تلاشها و نتیجه فعالیتهای دولت این کسری عملکرد را جبران کرد. این باورهای جا افتاده و بسیار عمیق به دو صورت مختلف با عنوانهای جنبش و دکترین توصیف شدهاند. میتوان اشاره کرد که الزام سازمانها برای پیگیری و سنجش و هدفها، اهداف و دستاوردهای استراتژیک از گستردهترین اصلاحات دولتی در دهههای اخیر بوده است.
در وضعیت در حال رشد، ابزاری شبکههای مدیران و کارگزاران مرتبط با آن مسئولیتها را تخصیص میدهند. این ابزار همان اهداف عملکرد پایه و اساس اشکال قراردادی مسئولیتپذیر گفته میشود. بر این اساس در پاسخ به این وضعیت رو به رشد باید اشاره کرد، مقامات منتخب مدیران و حتی شهروندان اطلاعات عملکردی بیشتری نسبت به گذشته دارند. در واقع به دریای دادههای موجود، سالانه رودهای جدید زیادی سرازیر میشوند.
معیارها و سنجش عملکرد در مدیریت دولتی
مدیریت عملکرد با همه دادهها و تلاشهای صورت گرفته مقدم بر عملکرد عمومی جدید بوده و یا حتی از آن سبقت گرفته است. باید در نظر داشت این مدیریت همچنان به عنوان یک برگ اصلی در آینده حکومتها تلقی میشود. استدلال بن بر این بوده که یکی از سه سوال بزرگ برای مراکز تحقیقاتی مدیریت دولتی برای چگونگی سنجش عملکرد باعث تقویت موفقیت میشود. او در ادامه پرسید که مدیران دولتی چه تدبیری برای ایجاد دستاوردهای بزرگتر با استفاده از معیارهای دستاوردهای سازمانهای دولتی اندیشیدهاند؟
اما سوالی متفاوتتر و شاید بزرگترین سوال برای مدیریت عملکرد این باشد که چرا مدیران از اطلاعات عملکرد بهره میجویند. آیا مقامات دولتی برای مدیریت بهتر واقعاً از دادههای عملکرد استفاده میکنند یا خیر. بهترین شاخص است تا دستیابیم که آیا مدیریت عملکرد ارزش تلاش را دارد. بن استدلال میکند که اگر میخواهیم موفقیتها و شکستهای حرکات اجرایی را مطالعه کنیم باید استفاده از اطلاعات عملکرد را مطالعه کنیم.
استفاده از اطلاعات عملکرد معیار قابل قبولی برای موفقیت ارائه میدهد اما تعیین تاثیر واقعی اصلاحات دشوار خواهد بود. در واقع چیزی که مقامات منتخب و اعضای عمومی از بروکراتها خواهان هستند، استفاده از اطلاعات عملکرد برای تعیین نوع رفتار در جهت هدفمندی است. اطلاعات عملکرد در زمینههای مختلفی کاربرد دارد. این بخش برای دانشجویان اصلاحات اداری مهم است. میتواند در مورد سیاستهای عمومی، نظریه عامل اصلی و نظریه شبکه مورد توجه قرار گیرد.
دولت ها و استدلال ها
دولتها نباید از این پرسش که چگونه میتوانند استفاده از اطلاعات را برای ایجاد هر چه بهتر سیستمهای اطلاعات عملکرد اختصاص دهند غافل شوند. یک مدیر ارشد اظهار داشت آزمون نهایی تلاشهای مدیریت عملکرد ما این است که آیا از اطلاعات استفاده میشود یا خیر. تحقیقات تجربی زیادی در این باره وجود دارد، اما همچنان مواردی هستند که قابل درک نبودهاند. یک گروه از محققان ادعا کردهاند که استفاده از اطلاعات عملکرد در مدیریت عملکرد مورد مطالعه قرار نگرفته است.
در صورتی که بن استدلال کرد ایجاد اطلاعات عملکرد توجه قابل قبولی را در سنجش عملکرد و مدیریت بخش عمومی به خود جلب کرده است. اما در مقابل این اطلاعات به طور سنتی زیاد در تحقیقات مورد استفاده قرار نگرفتهاند. این اطلاعات بر اساس دانستههای تجربی موجود با توسعه و آزمودن مدلی از اطلاعات عملکرد بر اساس نظرسنجی از مقامات دولتی محلی بود. استفاده از اطلاعات عملکرد شکلی از رفتار سازمانی در نظر گرفته میشود که تحت تأثیر عوامل فردی، شغلی، سازمانی و محیطی قرار دارد.
اطلاعات عملکرد به عنوان یک متغیر کلیدی
این مباحث برای بررسی استفاده از اطلاعات عملکرد به عنوان یک متغیر کلیدی در جهت توسعه دانش سیستماتیک در حوزه حاکمیت معاصر مطرح شد. اخطارها و معایب معمول دادههای مقطعی اعمال میشود. باید اشاره کرد که این پتانسیل که جهتگیری منبع مشترک باعث افزایش رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته میشود را نباید نادیده گرفت. اما در سنجش چنین روابطی، دریافت تعداد زیادی از پاسخهای فردی در مقایسه با مواردی مانند PSM یا فرهنگ، یک نیاز کلیدی محسوب میشود. به این علت که مشاهده بیرونی آنها دشوار بوده و نیاز به رویکردهای مبتنی بر نظرسنجی دارد.
پیشبینی کنندههای تثبیت شده در تئوری سازمانی بر استفاده از اطلاعات عملکرد
گام منطقی بعدی بررسی کرده که چگونه این یافته در زمینههای مختلف و متعدد، متفاوت است. برای مثال، آیا این اطلاعات بدست آمده در تنظیمات قراردادی با قدرت بالا، که احتمال داده میشود انگیزههای درونی از بین برود، برقرار خواهد بود؟ گزینه دیگر سنجش تأثیر سایر پیشبینی کنندههای تثبیت شده در تئوری سازمانی بر استفاده از اطلاعات عملکرد برای اولین بار است. اینها شامل فرهنگ سازمانی، انعطاف پذیری و حرفهای بودن میشود. این یافتهها دادههای جدیدی را در مورد استفاده از اطلاعات عملکرد ارائه میکنند. آنها با نشان دادن تأثیر اضافی متغیرهایی مانند فرهنگ سازمانی، سایر متون تحقیقاتی را نیز در برمیگیرند.
ساختار متغیرهای مستقل در چه زمینه ای کمک خواهد کرد؟
در کارهای تجربی پیشین تمایلی برای سنجش جنبهای از مفهوم بوده که احتمالاً قویترین ارتباط را با مدیریت عملکرد دارد. حمایت برای مسائل مدیریت عملکرد فرهنگهای هدفگرا مهم است و البته حمایت شهروندان و مشارکت در فرآیندهای مدیریت عملکرد اهمیت دارد. چنین ساختار باریکی از متغیرهای مستقل به پاسخ به دو سوال، چگونه سازمانها میتوانند استفاده از اطلاعات عملکرد را تقویت کنند و کدام سازمانها با مدیریت عملکرد بیشتر موفق میشوند ،کمک میکند.
سخن پایانی
یافتههای این تحقیق را نمیتوان قطعی در نظر گرفت. به ویژه، باید در مورد عواملی که استفاده از اطلاعات عملکرد در سطح محلی را به سایر سطوح دولتی تعمیم میدهند، احتیاط کرد. نزدیکی مقامات دولتی محلی به مردم و خدمات حقیقی ارائه شده، ممکن است باعث توجه به مدیریت عملکردی شود که در سایر سطوح دولتی رعایت نمیشود. تحقیقات بیشتر میتواند به طور سودآوری استفاده از اطلاعات عملکرد را در تنظیمات مختلف بررسی کند. در نهایت متغیرهای مختلفی را با استفاده از تکنیکهای کمی و کیفی مورد سنجش قرار دهد.
ترجمه: سیدمحمد حیدری
Learning from Performance Information