پذیرش یا عدم پذیرش: اطلاعات عملکردی از نگاه کارکنان عملیاتی

 

پذیرش یا عدم پذیرش: اطلاعات عملکردی از نگاه کارکنان عملیاتی


Acceptance or Disapproval: Performance Information in the Eyes of Public Frontline Employees


زمانی که کارکنان با یک روند افزایشی در معرض اطلاعات عملکرد قرار میگیرند از این اطلاعات در قالب یک بیس معتبر، قانونی و مفید جهت تصمیم گیری استفاده کرده که برای موفقیت سیستم های مدیریت عملکرد نقش اساسی دارد.
باید عنوان کرد که امروزه سیستم‌های اطلاعات عملکرد به شکلی محسوس و قابل رویت در مدیریت سازمان‌های عمومی تلفیق و یکپارچه شده‌اند که نتیجه آن، این مقوله است که کارکنان (معلمان، پزشکان، پلیس، و غیره) در مواجهه با اطلاعات عملکردی قرار گرفته اند که بیانگر عملکرد سازمان آنها می باشد.
موضوعی که دارای اهمیت بوده این است که مدیران و خط مشی گذاران، کارکنان در یک چالشه مداوم بر سر چگونگی تعریف، تفسیر و استفاده از اطلاعات عملکرد در سازمانشان با جامعه در تلاش هستند تا درک مشترکی از این مفاهیم ارایه دهند. اگرچه برخی از افراد در یک جامعه یا سازمان یک شاخص عملکرد معین را معتبر، مشروع و مفید می شمارند، برخی دیگر این متغیر ها را به‌عنوان یک پایه جهت تغییر و تصمیم‌گیری سازمانی قبول نداشته و رد می کنند .
اگرچه مطالعات و پژوهش های متعددی وجود دارد که چگونگی تفسیر و استفاده شهروندان، مدیران و سیاستمداران را در خصوص اطلاعات عملکرد در تصمیم‌گیری مورد ارزیابی دقیق قرار می دهد، در عین حال کارمندان بسیار کمتر طی فرایندی مدیریتی مورد تحقیق و ارزیابی قرار می‌گیرند. به شکل دقیق تر، کارکنان ، مجریان مهم و محوری برای موفقیت سیستم های مدیریت عملکرد به شمار می روند و در ارجرای مدیریت عملکرد نقشی کلیدی و انکار نشدی را بازی می کنند. در واقع در یک سیستم مدیریت عملکرد کارکنان بخش عمومی نقشی کلیدی و محوری را در این قسمت بازی می کنند.
باید گفت در خصوص متغیر ها و عوامل مختلفی که در خصوص پذیرش یا عدم تایید کارکنان موثر هستند در حال حاضر دانش کمی وجود دارد که طبعا بر روی نوع و شکل اثر گذاری تعیین کننده خواهد بود. به همین دلیل این موضوع تا حدی جالب توجه به نظر می رسد که می تواند دلایل مختلفی داشته باشد.
اول اینکه ، اگر سیاستمداران و مدیران بخواهند بعلت پایین پودت شاخص ها و عملکرد ها مدل ها و فرایند های کاری یا اهداف یک سازمان را تغییر دهند، ، کارکنان این تغییرات را اجرا خواهند کرد.
در واقع ادراک مدیران از اطلاعات بر نحوه تفسیر تأثیر گذار است. به عنوان مبنایی برای. بنابراین، ما باید عواملی را که بر پذیرش یا عدم تأیید اطلاعات عملکرد کارکنان تأثیر می گذارد، متوجه بشویم. با این حال، تاکنون هیچ مطالعه ای این موضوع را بررسی نکرده است.
اگر بپذیریم که ادعاهای مطرح شده توسط برخی از فرضیه های مطرح شده درست است، می تواند پیامدهای مهمی برای سیستم های مدیریت عملکرد به همراه داشته باشد، خصوصا که پتانسیل اطلاعات عملکرد برای ایجاد تغییرات در سازمان ها توسط مدیران محسوس و قابل رویت است. در واقع قصد رسمی از عملکرد سیستم های مدیریتی این است که اطلاعات عملکرد را می توان برای ایجاد تغییرات و تقویت یادگیری در سازمان هایی با عملکرد ضعیف استفاده کرد که این امر نشان دهنده اهمیت پیاده سازی سیستم های مدیریت عملکرد محسوب می شود. با این حال، طبق برخی از استدلال های مطرح شده، سازمان‌هایی که عملکرد ضعیفی از خود نشان می دهند و کارایی بالایی ندارند، دقیقاً به وضوح می توان بیشترین اعتراض و مقاومت در برابر شاخص‌های عملکرد را شاهد بود . این بدان معناست که سازمان های ضعیف با کارایی و عملکرد پایین به دلیل عدم پیاده سازی سیستم های مدیریت عملکرد و اعتقاد به این مدل کارایی ضعیفی از خود نشان می دهند.
در ادامه باید گفت، سازمان هایی که عملکرد ضعیفی از خود نشان داده اند و بیشترین نیاز در خصوص بهبود سازمانی در آن ها دیده می شود نیز جزو سازمان هایی هستند که حین برای تصمیم گیری برای کارکنان، اطلاعات عملکرد کمترین اعتبار و کمترین نقش را در این بین ایفا می کند.
در خصوص بوروکرات ها در حوزه عملکرد سازمانتی می توان گفت، در خصوص عملکرد سازمانی و بعنوان پایه ای در جهت تصمیم گیری محدودیت های خاصی را دارند.
تصمیماتی که از «منطقه پذیرش» کارکنان فاصله داشته باشند ، طبعا با مقاومت از سمت آنها واجه می‌شوند و می توان تصور کرد که به احتمال زیاد به آن شکلی که توسط مدیران عالی برنامه ریزی شده است در سطوح پایین تر یعنی کارکنان به طور دقیق و کامل اجرا نخواهد شد. از این رو، مسئله ای که بسیار دارای اهمیت است مقوله پذیرش از سمت کارکنان می باشد و مهم است که کارکنان اطلاعات عملکرد را به عنوان مبنایی برای تصمیم‌گیری بپذیرند تا سیستم‌های مدیریت عملکرد کاملاً مؤثر باشند.
یه عنوان مثال مشخص شد که انگیزه های سازمانی مرتبط با اطلاعات عملکرد، میزان ارزش گذاری و استفاده معلمان مدرسه از اطلاعات عملکرد را افزایش نداده و قابلیت اجرایی ندارد. در عوض جو سازمانی برای نحوه استفاده کارکنان از اطلاعات عملکرد دارای اهمیت بوده که مورد توجه کارکنان است. به طور کلی، مدیران باید درک خود را از آنچه که پذیرش اطلاعات عملکرد کارکنان شکل می‌دهد، گسترش دهند به این معنا که ابتدا قابلیت پذیرش سیستم مدیریت عملکرد را مورد ارزیابی قرار داده تا از اجرایی شدن آن در سازمان توسط کارمندان مطمئن شوند.
هیچ تئوری نظری یا تجربی وجود ندارد که بتواند به صراحت ابعاد مختلف کارکنان را یکچا و کامل در خصوص پذیرش اطلاعات عملکرد خلاصه کند. با این حال، نظریه یا سیستم مدیریت عملکرد بینش محکمی را در مورد ابعادی که اغلب برای ارزیابی اطلاعات عملکرد استفاده می‌شوند، ارائه کرده است.
در پایان به طور خلاصه باید گفت، سازمان های دولتی در سراسر جهان سیستم های مدیریت عملکرد را پیاده سازی کرده اند. هدف این سیستم‌های جامع، در واقع به نوعی بهبود عملکرد سازمانی از طریق داده‌های سازمان‌ه و پاسخ‌دهی به اطلاعات عملکرد است که در نتیجه می تواند سبب پیشرفت عملکرد و بهبود کارایی سازمان شود. می توان اینطور نتیجه گیری کرد که کارکنان در مواجهه با اطلاعات عملکردی هستند که در سازمان پیاده سازی شده و نتایج ان مشهود است. نتایج نشان می دهد که محتوای سیستم اطلاعات عملکرد حتی در برخی موارد ممکن است بر هنجارهای حرفه ای غلبه کند و می توان اینطوری در نظر گرفت که اطلاعات عملکرد کمترین اعتبار را به عنوان ابزار مدیریتی در بین کارکنان در سازمان هایی که عملکرد ضعیف دارند ایفا دارد.

نوشته های اخیر

دسته بندی ها