مدیریت استراتژیک هزینه
(SCM)Strategic Cost Management
مدیریت استراتژیک هزینه چیست؟
مدیریت هزینه استراتژیک (SCM) یک از روش حسابداری مدیریتی است که هدف آن همسویی ساختار هزینه یک شرکت با اهداف استراتژیک آن است. این شامل تجزیه و تحلیل هزینه ها در هر مرحله از زنجیره ارزش برای شناسایی نقاط کاهش هزینه و بهبود کارایی است.
چرا مدیریت استراتژیک هزینه برای کسب و کار مهم است؟
استراتژیهای مدیریت هزینه برای کسبوکارها بسیار مهم هستند، زیرا به تصمیمگیری آگاهانه در مورد تخصیص منابع، استراتژیهای قیمتگذاری و توسعه محصول کمک میکنند. این به شناسایی فرآیندهای ناکارآمد، کاهش ضایعات و بهبود سودآوری کمک می کند.
هزینه یابی چرخه عمر (Lifecycle Costing)
هزینه یابی چرخه عمر تکنیکی در SCM است که تمام هزینه های مرتبط با یک محصول یا خدمت را در کل چرخه عمر آن، از توسعه تا ارائه و فروش، در نظر می گیرد. این رویکرد به درک کل هزینه مالکیت و تصمیم گیری استراتژیک در مورد قیمت گذاری و طراحی محصول کمک می کند.
مراحل اجرای مدیریت استراتژیک هزینه
اجرای SCM شامل مراحل زیر می باشد:
1 - برنامه ریزی و تدوین استراتژی های هزینه کسب و کار: این شامل تعیین اهداف هزینه در راستای اهداف استراتژیک شرکت و توسعه استراتژی های هزینه برای دستیابی به این اهداف است.
2 - تجزیه و تحلیل محرکهای هزینههای ساختاری و اجرایی: این شامل شناسایی محرکهای کلیدی هزینهها در سازمان و درک چگونگی تأثیر آنها بر ساختار هزینه است.
3- ارتباط استراتژی ها با سایر اعضای سازمان: استراتژی های تدوین شده باید در سرتاسر سازمان ابلاغ شود تا اطمینان حاصل شود که همه اهداف هزینه را درک کرده و در راستای آن کار می کنند.
4 - تجزیه و تحلیل استراتژی ها و پیشنهادات تغییر: استراتژی های اجرا شده به طور منظم برای ارزیابی اثربخشی آنها تجزیه و تحلیل می شوند. بر اساس تجزیه و تحلیل، توصیه هایی برای تغییرات برای بهبود استراتژی ها ارائه می شود.
5 - برنامه ریزی تاکتیک ها و روش های اجرای استراتژی های برنامه ریزی شده: تاکتیک ها و روش های خاصی برای اجرای موثر استراتژی ها برنامه ریزی شده است.
6 - توسعه و پیادهسازی برای پیگیری موفقیت استراتژیها در کل کسبوکار: معیارها برای ردیابی موفقیت استراتژیها و تأثیر آنها بر عملکرد کلی کسبوکار توسعه و پیادهسازی میشوند.
تحلیل زنجیره ارزش
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش یک جزء کلیدی مدیریت هزینه استراتژیک ( SCM) است. این شامل تجزیه و تحلیل تمام فعالیتها در زنجیره ارزش، از تهیه مواد خام تا ارائه محصول و خدمات به مشتری، برای شناسایی نقاط کاهش هزینه و ایجاد ارزش است.
اجزای اصلی مدیریت استراتژیک هزینه ( SCM)
اجزای اصلی SCM شامل تجزیه و تحلیل محرک هزینه، هزینه یابی مبتنی بر فعالیت (ABC) و اندازه گیری عملکرد است. تجزیه و تحلیل محرک هزینه به درک عوامل محرک هزینه ها کمک می کند. ABC یک تکنیک هزینه یابی است که هزینه ها را بر اساس میزان استفاده از منابع به فعالیت ها اختصاص می دهد. اندازهگیری عملکرد شامل ردیابی شاخصهای کلیدی عملکرد برای ارزیابی اثربخشی استراتژیهای هزینه است.
9 تکنیک اصلی و پرکاربرد مدیریت استراتژیک هزینه:
9 تکنیک اصلی مدیریت استراتژیک هزینه که شرکت ها از آنها استفاده می کنند عبارتند از:
1 - تکنیک الگوبرداری/بهینه گزینی: این شامل مقایسه فرآیندها و عملکرد شرکت با بهترین شیوه های صنعت برای شناسایی زمینه های بهبود است.
2 - بهینه سازی هزینه و ایجاد مزیت رقابتی: این شامل بهینه سازی هزینه ها برای به دست آوردن مزیت رقابتی است.
3 - تکنیک مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار: این تکنیک شامل طراحی مجدد فرآیندهای کسب و کار برای بهبود کارایی و کاهش هزینه ها می شود.
4 - دستیابی به سازگاری با تغییرات بازار: مدیریت هزینه استراتژیک( SCM) به شرکت ها کمک می کند تا با تغییرات بازار سازگار شوند و آنها را قادر می سازد تا هزینه ها را به طور موثر مدیریت کنند.
5 - تکنیک تجزیه و تحلیل محصول: این شامل تشریح یک محصول برای درک اجزای هزینه آن و شناسایی محل های کاهش هزینه است.
6 - تکنیک مدیریت چرخه عمر محصول: این تکنیک شامل مدیریت چرخه عمر محصول برای بهینه سازی هزینه ها و به حداکثر رساندن ارزش است.
7 - تکنیک مدیریت کیفیت جامع: این تکنیک شامل بهبود کیفیت محصولات و فرآیندها برای کاهش هزینه ها و افزایش رضایت مشتری است.
8 – رعایت اخلاق و رضایت مشارکت کنندگان: مدیریت هزینه استراتژیک( SCM) باید به صورت اخلاقی و با رضایت همه ذینفعان اجرا شود.
9 - کاهش ریسک و مدیریت زنجیره تامین: مدیریت هزینه استراتژیک( SCM) با بهبود دید و کنترل بر هزینه ها به کاهش ریسک های مرتبط با زنجیره تامین کمک می کند.
چرا داشتن یک استراتژی مدیریت هزینه برای یک سازمان مهم است؟
داشتن یک استراتژی مدیریت هزینه برای یک سازمان بسیار مهم است زیرا نقشه راه را برای مدیریت هزینه ها و بهبود سودآوری ارائه می دهد. مدیریت هزینه استراتژیک به پاسخگویی به نیاز مشتری، دریافت بازخورد از کارکنان یا سهامداران و انطباق با تغییرات بازار کمک می کند.
انعطاف پذیری و سازگاری
در حالی که SCM به برنامه ریزی برای آینده کمک می کند، مهم است که به یاد داشته باشید که آینده همیشه مطابق برنامه ریزی پیش نمی رود. بنابراین، استراتژی های SCM باید انعطاف پذیر و سازگار با شرایط متغیر باشد.
برنامه ریزی استراتژیک مدیریت هزینه ممکن است بر انعطاف پذیری تأثیر بگذارد. در حالی که SCM به برنامه ریزی و کنترل هزینه ها کمک می کند، ممکن است بر انعطاف پذیری سازمان تأثیر بگذارد. بنابراین، متعادل کردن کنترل هزینه با نیاز به انعطاف پذیری و نوآوری بسیار مهم است.
سود بلند مدت در مقابل نتایج کوتاه مدت
مدیریت هزینه استراتژیک SCM ممکن است شامل هزینه های کوتاه مدت باشد، مانند هزینه اجرای سیستمها یا فرآیندهای جدید، با بهبود کارایی و سودآوری، مزایای بلندمدتی را به همراه خواهد داشت.
در نتیجه، مدیریت هزینه استراتژیک یک جنبه حیاتی از مدیریت کسب و کار است که به همسویی ساختار هزینه سازمان با اهداف استراتژیک آن کمک می کند. با اجرای استراتژی های موثر مدیریت هزینه استراتژیک(SCM)، شرکت ها می توانند سودآوری و رقابت خود را در بازار بهبود بخشند.
ترجمه و تالیف:
سیدمحمد حیدری