مدیریت هزینه: معنی، تکنیک‌ها و مزایای آن

مدیریت هزینه: معنی، تکنیک‌ها و مزایای آن


Cost Management: Meaning, Techniques & Advantages
By: EduPristine

 

 

هزینه چیست؟
هزینه به عنوان ارزش‌گذاری پولی تلاش، مواد، منابع، زمان صرف شده، ریسک و فرصت از دست رفته در تولید / تحویل یک محصول یا سرویس تعریف می‌شود. به سادگی می توان آن را به عنوان مبلغی که باید برای چیزی که باید به دست آید، پرداخت و یا تسلیم شود، در نظر گرفت.


مدیریت هزینه چیست؟
این فرآیند به عنوان فرآیند برنامه‌ریزی و کنترل بودجه کسب‌وکار تعریف می‌شود. این کار به پیش‌بینی هزینه‌های کسب‌وکار کمک می‌کند به طوری که فرد می‌تواند از مصرف بیش از بودجه اجتناب کند و در نتیجه بخشی جدایی‌ناپذیر از مدیریت کسب‌وکار باشد.
مدیریت هزینه شامل روش‌های مختلف حسابداری هزینه است که هدف آن‌ها بهبود بهره‌وری هزینه کسب‌وکار با کاهش هزینه‌ها یا حداقل داشتن معیارهایی برای محدود کردن رشد هزینه‌ها است.


هزینه را می توان با این روش‌ها مدیریت کرد:
•    برآورد هزینه
•    بودجه‌بندی هزینه
•    کنترل هزینه
سیستم مدیریت هزینه به شناسایی، جمع‌آوری، طبقه‌بندی و تلفیق اطلاعاتی کمک می‌کند که می‌تواند توسط مدیران در برنامه‌ریزی، کنترل و تصمیم‌گیری برای حفظ هزینه‌ها در محدوده‌های مطلوب مورد استفاده قرار گیرد.


چرا باید مدیریت هزینه را اتخاذ کنیم؟
قبل از انجام هر پروژه، تعریف اهداف برای جلوگیری از هر گونه هزینه بیش از اجرا مناسب است. آن‌ها همچنین به نادیده گرفتن یا دست‌کم گرفتن هزینه‌ها کمک می‌کنند. یک پروژه تعریف‌شده خوب به تسهیل مدیریت مناسب هزینه‌ها کمک می‌کند، و پروژه را به یک پروژه سودآور برای تبدیل می‌کند. از طریق مدیریت هزینه، هزینه‌های غیر منتظره را نیز می توان به طور مناسب به عنوان و زمانی که آن‌ها به عنوان پیش‌بینی رخ می‌دهند، در نظر گرفت.
 

عوامل موثر بر مدیریت هزینه
•    رشد در فن‌آوری اطلاعات
•    رشد رقابت جهانی و داخلی
•    رشد بخش‌های خدماتی و تولیدی
 

تکنیک‌های مدیریت هزینه
مدیریت یک کسب‌وکار شامل هزینه‌های بسیار مهم است. در زیر به برخی از تکنیک‌هایی اشاره شده‌است که از طریق آن‌ها هزینه کلی کسب‌وکار را می توان در محدوده مورد نیاز کنترل و حفظ کرد.


با تکنولوژی آشنا شوید
این یکی از روش‌هایی است که به ساده کردن کسب‌وکار کمک می‌کند. آخرین فن‌آوری باکیفیت استانداردهای بالاتر، مصرف زمان کم‌تر با بهره‌وری بالاتر کمک می‌کند و کارکنان را در محدوده مطلوب نگه می‌دارد. تمام این موارد به شدت در هزینه کلی کسب‌وکار اثرگذار خواهد بود.


مدیریت زمان
فردی که صاحب کسب‌وکار است قطعا ارزش زمان برای کسب‌وکار خود را می‌داند. با این حال، مهم است که ارتباطات را در سلسله‌مراتب کسب‌وکار به منظور مشاهده نتایج مطلوب، نادیده بگیریم. بسیار ضروری است که کارکنان ارزش زمان را درک کنند و اینکه چگونه در همان بازه زمانی کار بیشتری انجام دهند. این یکی از روش‌هایی است که به افزایش بهره‌وری بدون افزودن به هزینه نیروی کار کمک خواهد کرد.


مدیریت موجودی ها
یکی از هزینه‌های اصلی و همچنین راه‌های ایجاد درآمد از طریق موجودی ها است. قبل از هر چیز باید الزامات و شرایط موجودی ها را مشخص کنیم، بررسی مقادیری که باید ذخیره شودو هزینه‌های فروش و غیره را بررسی کرد زیرا همه این موارد به شناخت الزامات و نیازهای کسب‌وکار کمک می‌کند و به جلوگیری از ذخیره موجودی اضافی و استقرار سرمایه در جای دیگر به جای استفاده در موجودی ها کمک می‌کند.


برون سپاری
برون سپاری یکی از راههای است که به کارکنان کمک میکند تا نقش‌های شخص ثالث را به خود اختصاص دهند به ویژه زمانی که برای یک پروژه زمانی و موردی است. این کار باعث می‌شود کارفرما هزینه را بر روی دفاترش نپذیرد. این کار قطعا با در نظر گرفتن این نکته انجام می‌شود که
شرکای برون سپاری دارای استانداردهایی هستند که کیفیت خدمات به مشتریان کسب‌وکار را مختل نمی‌کنند. علاوه بر کارمندان، پروژه‌های خاصی نیز می‌توانند برون سپاری شوند، که به صرفه جویی در هزینه‌های اضافی کارکنان و همچنین دسترسی به ظرفیت ها و تکنولوژی بیرونی کمک می‌کند، که در نتیجهبه بهینه‌سازی منابع کمک می‌کند.


حساسیت به شرایط بازار
بسیار مهم است که با روندهای موجود در بازارها به روز شویم زیرا این بازی بقای بهترین هاست. فرد باید به طور مداوم با فروشندگان در تماس باشد و ببیند که تجدید قراردادها همچنان با روند قیمت‌ها اتفاق می‌افتد. این کار به مذاکره برای بهترین قیمت‌های موجود کمک خواهد کرد به جای اینکه قیمت‌های تعیین‌شده قراردادهای بلند مدت را تحت‌تاثیر قرار دهد.


کنترل تعداد کارمندان
دومین هزینه مهم برای یک کسب‌وکار، هزینه پرسنلی است. اگر چه ما کارمندان را به عنوان دارایی یا ستون فقرات کسب‌وکار در نظر می‌گیریم، اما باید به خاطر داشته باشیم که آن‌ها نیز هزینه های مرتبط باخود را دارند. علاوه بر حقوق و دستمزد مستمر، محل کار، مجوزها و نرم‌افزارها ،هزینه‌های اضافی اضافه شده‌برای هر کارمند هستند. به همین دلیل، ضروری است که مدیر بداند چگونه هزینه‌های کارکنان را کاهش دهد، یا با تعداد کمتری از افراد، یا با تعداد بیشتری از کارمندان کم‌هزینه به جای تعداد کمی از کارمندان با هزینه‌های بالا.


مزایای مدیریت هزینه
این کار به کنترل هزینه خاص پروژه کمک می‌کند، و به نوبه خود به هزینه کلی کسب‌وکار نیز کمک می‌کند.
می توان هزینه‌های جاری و هزینه‌های آینده را پیش‌بینی کرد و بر این اساس در راستای درآمدهای مورد انتظار تلاش کرد.
هزینه‌های از پیش تعریف‌شده را می توان به عنوان سوابق برای کسب‌وکار نگهداری کرد.
این امر به اتخاذ اقداماتی کمک می‌کند که برای اطمینان از اینکه منابع و عملیات کسب‌وکار با هدف رسیدن به اهداف مشخص شده‌اند، ضروری هستند.
این کار به تجزیه و تحلیل روندهای بلند مدت کسب‌وکار کمک می‌کند.
هزینه واقعی متحمل شده را می توان با بودجه مقایسه کرد تا ببینیم آیا هر جز از کسب‌وکار بیش از حد انتظار هزینه می‌کند یا خیر.
این کار به تجزیه و تحلیل موقعیت کسب‌وکار از نظر ایجاد یک عامل هزینه جدید یا حذف یک عامل هزینه مرتبط کمک می‌کند.


نتیجه گیری:
مدیریت هزینه در واقع یکی از الزامات ضروری برای موفقیت هر پروژه یا کسب‌وکار در این زمینه است. وقتی کسی دامنه و محدوده هزینه‌ای که کسب‌وکار می‌تواند تحمل کند را بداند، تعیین اهداف بسیار آسان‌تر می‌شود و بر این اساس نسبت به آن عمل می‌کند.


ترجمه: سیدمحمد حیدری

نوشته های اخیر

دسته بندی ها