اين مدل از عنصر برنامهريزي آغاز ميشود و نشاندهنده آن است كه برنامههاي دستگاههاي اجرايي بايد در يك قالب راهبردي و بلندمدت طراحي شوند و برگرفته از برنامه پنجساله و سياستهاي كلي كشور باشند و از سوي ديگر به صورت كوتاه مدت تأمين اعتبار شوند. بنابراين مدل جامع به 3 قسمت عمده يعني برنامه 5 ساله كشور، برنامه راهبردي 5-3 ساله و برنامه سالانه دستگاههاي اجرايي تقسيم بندي مي شود. در برنامه 5 ساله در حوزه برنامهريزي اهداف بلندمدت كه همان پيامدها و نتايج كلان است،تنظيم ميشود. دستگاههاي اجرايي بر اساس سهم تعريف شده در قانون برنامه و مأموريت سازماني خود برنامه 5-3 سالهاي را تدوين ميكنند كه در آن اهداف و پيامدهاي بلندمدت و نيز اهداف كمي و عيني بلندمدت يا همان پيامدهاي مياني تعريف ميگردد. در اين بخش برنامههاي دستگاههاي اجرايي به صورت بلندمدت و بر اساس برنامه راهبردي دستگاه تعريف ميشوند. سپس دستگاه اجرايي با برش سالانهاي از برنامه راهبردي خود، سند بودجه مبتنی بر عملکرد خود را كه همان برنامه سالانه نام دارد براي پيشنهاد بودجه، تامين اعتبار و ارزيابي عملكرد تنظيم ميكند.
در برنامه سالانه اهداف كمي سالانه بر اساس اهداف بلندمدت راهبردي تعيين ميشوند كه پيامدهاي سالانه را نشان ميدهد. در حوزه مديريت عملكرد متناظر با اهداف سالانه پيامد محور، شاخصهاي عملكرد تعيين ميشود. سپس اهداف كمي برنامهاي تعيين ميشود كه اين اهداف پيامدهاي برنامهاي را براي يك سال مشخص ميكند كه متناظر با آن شاخصهاي عملكرد نيز تعيين ميگردد. سپس اهداف كمي برنامهاي خروجي محور كه خروجيهاي برنامهها را براي رسيدن به پيامدهاي برنامهاي تعيين ميكند و شاخصهاي عملكرد متناظر نيز تعيين ميشود. سپس اهداف كمي فرآيندي كه منجر به توليد خروجيهاي برنامهاي ميشود و شاخصهاي عملكرد فرآيندي متناظر نيز تعريف ميگردد.
در مرحله آخر بودجه دستگاه اجرايي بر اساس قيمت تمام شده خروجيهاي برنامهاي كه در حوزه تحليل هزينهها به دست ميآيد، تهيه ميگردد و در پايان سال انحراف شاخصهاي مالي و غير مالي با برنامه سالانه و بودجه مصوب و بودجه عملكرد در حوزه مديريت عملكرد بر اساس گزارشات عملكرد دستگاههاي اجرايي تعيين ميشود كه نتايج آن منجر به اصلاح فرآيندها، مديريت برنامهها، مديران برنامهها، اصلاح برنامههاي راهبردي و سالانه و در برخي موارد برنامههاي توسعه ميگردد.
عنصر مديريت تغيير به عنوان عامل توانمندساز مدل به تحقق مدل و عناصر اصلي به صورت يكپارچه كمك ميكند. عنصر مديريت تغيير كمك ميكند كه تغيير نظام بودجهريزي به صورت اثربخش اتفاق افتد. عنصر نظام انگيزشي به اختيارات مديران ميپردازد و حوزه اختيارات آنان را در نظام بودجهريزي مبتنی بر عملکرد گسترش داده و اجازه اعمال مديريت در بكارگيري وروديها و تغيير فرآيندها براي توليد خروجيها و پيامدهاي مورد نظر را ميدهد. نظام پاسخگويي نيز با كمك به عنصر مديريت عملكرد و در قالب مديريت قراردادي يا همان استفاده از تفاهمنامههاي عملكردي به ارزيابي عملكرد مديران و برنامهها در قالب اهداف، پيامدها و خروجيهاي مشخص تعيين شده در برنامه هاي سالانه ياري ميرساند.
از آنجاييكه در حوزه عناصر فني مدل، تحليل هزينه ها از اهميت ويژه اي برخوردار است و شاه بيت اين مدل را به خود اختصاص مي دهد و با توجه به تجارب جهاني و نيز روش هاي محاسبه و مديريت قيمت تمام شده فعاليت ها و خدمات سازمان هاي دولتي در دنيا به اين عنصر نظري عميق تر مي افكنيم.